روزی شکارچی در جنگلی دنبال اهو می گشت بر حسب اتفاق امام رضا (ع) هم در همان جنگل حضور داشتند تا اینکه چشم شکارچی به اهویی ماده افتاد او به دنبال اهو رفت اهو هم که متوجه شده بود به حضرت پناه اورد حضرت امام رضا خواست که بهای اهو را به شکارچی بپردازد تا شکار چی اهو را ازاد سازدد ولی شکارچی نپذیرفت در همین هنگام اهو به حرف امد و به امام رضا (ع) گفت:یا امام هشتم من دو بچه اهو دارم که گرسنه اند و انتظار مرا می کشند شما ضمانت مرا به این شکارچی بده من پس از شیر دادن به فرزندانم باز می گردم و خود را تسلیم این شکارچی میکنم. امام قبول کرد و به شکارچی موضوع را فرمودند و آهو پس از چندی باز میگردد شکارچی که این وفای به عهد اهو را میبیند دلش به رحم امده و اهو را ازاد می سازد از ان پس به امام هشتم(ع) ضامن اهو نیز میگویند
انیمیشن آقای مهربان (ضامن آهو)
موضوعات مرتبط: امام رضا علیه السلام
برچسبها:
داستان زیبای ضامن اهو , داستان ضامن آهو , ضامن آهو , امام رضا , امام هشتم داستان زیبای ضامن اهو...
ادامه مطلبما را در سایت داستان زیبای ضامن اهو دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : shiayan-web بازدید : 133 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 6:21